این واژههای سنگین و باکلاس را دیدهاید که وقتی یاد میگیریمشان احساس میکنیم دریچههایی از علم و دانش بر ما گشوده شده که آن سرش ناپیدا؟ میخواهم درباره یکی از همین واژهها صحبت کنم؛ موتاسیون(mutation: به فرانسوی)؛ احتمالاً نشنیدهاید و یا حداقل کم به گوشتان خورده است؛ موتاسیون اشاره به تغییر ژنتیکیای میکند که منجر به تغییرات زیستی در گونه یک جانور میشود. اما گمان نکنید این تغییر و جهش مثبت است، معمولا گرایش به ناسازگاری دارد. جدای از جانوران و موجودات زنده، جامعه هم گاهی به موتاسیون دچار میشود؛ واضحتر بگویم: اینکه یک جامعه در زمینهای پیشرفت کند اما آن پیشرفت ظاهری، مثل موریانه خیلی از زیربناهای روانی و فرهنگی آن را از بین ببرد، نوعی موتاسیون است؛ جهش ژنتیکیای که ساز ناکوک میزند. این ساز ناکوک گریبان کدام جامعه و چه کسی را گرفته است؟ ما همزمان با زندگی واقعی، در حال تجربه زندگی در دنیایی مجازی نیز هستیم؛ تجربهای که شاید تا بیست سال پیش بشر در گیر آن نبود. ما از این مجاز عبور نمیکنیم، ما در حال زیست در آن هستیم؛ زیست یعنی دیدن، تعامل کردن، اثر گذاشتن، اثرگرفتن و …. در این دنیای موازی، آنچه که زیاد است، بی نقص و کامل بودن است؛ زندگیهای سرشار از خوشی و بدون سختی؛ انسانهای موفقی که غرق در شادیاند و یا افرادی که در اوج زیباییاند. در این وانفسا، من؛ منِ نوجوان چهارده، پانزده ساله(کمی کمتر یا بیشتر) که به اقتضای قانون رشد و طبیعت، در حال گذار و تغییرات فیزیولوژیک و ذهنی هستم؛ و تغییراتی در چهره و ظاهرم دارم که شاید ناخوشایند باشد، بیتوجه به اینکه این تغییرات و یا به اصطلاح ناهنجاریها اقتضای این گذار است، روز و روزگار بر خود سیاه میکنم و زانوی غم به بغل میگیرم که:“خدایا خداوندا، چه شد که برای خلق همه دنیا انقدر ظرافت به خرج دادی و مرا اینگونه ساختی؟” اما این جامعه مبتلا به موتاسیون ما، آغوش خود را به روی من گشوده و لیستی پیشنهادی به من ارائه میکند و وعده میدهد که اگر دست در دست من بدهی، زلیخا را دوباره بر زمین خواهی یافت! چطور؟ با مجموعهای از امور آرایشی وپیرایشی و عمل جراحی و … پیشرفت چشمگیر بعضی جوامع در انجام عملهای زیبایی و خدمات آرایشی که دیگر متقاضیان آن به سنین چهاده تا هجده سال هم رسیدهاست، به نحوی است که تا کمی بعد احتمالاً نیازمند فرهنگ لغات تخصصی زیبایی خواهیم بود، از بس که اسامی زیاد و سخت و مشابهاند.(گاهی حتی با بعضی واژهها جناس تام دارند، مثلاً شما کف خانهتان را لمینت میکنید و دندانتان را نیز!) آری جهش ژنتیکی اتفاق افتاده است، پیشرفت به نحوی شده است که میتوانیم از چهره و انداممان چهره و اندام دیگری بسازیم، به نحوی که پس از آن نزدیکانمان نیز ما را نشناسند. اما سوال اینجاست که چه کسی تعیین کرده است زیبایی آن است؟ چه کسی این ترازوی سنجش را تنظیم کرده است؟ اگر بیش از مجاز در واقعیت زیست میکردیم و به جای نمونههای تصنعی و ادیت شده، افراد را با چهرههای واقعی مادرزادشان میدیدیم و باور میکردیم که زیبایی یعنی همین منحصر به فرد بودن؛ یعنی باور کنیم که از ازل تا ابد من یک نمونه خاص بوده و خواهم بود. حتم دارم بعد از آن جلوی آینه میایستادیم و حرفی که سعدی شیراز به معشوقش زد را به خودمان واگویه میکردیم که:
هیچ پیرایه زیادت نکند حسن تو را
هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت
زهرا نادری / روزنامه جام جم
https://jamejamdaily.ir/?nid=6750&pid=5&type=2


 
						 
						
بدون دیدگاه